دلنوشــــــــته

ساخت وبلاگ
یادت باشددلت که شکست,سرت را بگیری بالا   تلافی نکن,فریاد نزن,شرمگین نباش   دل شکسته گوشه هایش تیز است   مبادا دل و دست آدمی که روزی   دلدارت بود زخمی کنی به کین   مبادا که فراموش کنی روزی شادیش آرزویت بود   صبـــــــــور بــــــاش و ســـــــاکــــــت... دلنوشــــــــته...ادامه مطلب
ما را در سایت دلنوشــــــــته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3delneveshte112 بازدید : 10 تاريخ : جمعه 26 خرداد 1396 ساعت: 7:13

به نامت ای خدای مهربان.... حرفی برای گفتن ندارم که تو از بهترین بهترینانی دلنوشــــــــته...ادامه مطلب
ما را در سایت دلنوشــــــــته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3delneveshte112 بازدید : 13 تاريخ : يکشنبه 8 اسفند 1395 ساعت: 0:01

خط در خانواده ی ما ارثی بود نیاکانمان دور خلاف را خط کشیده بودند کمر پدر بزرگم زیر بار خط فقر خمیده بود پدرم در خط تهران - تبریز بود که با خط ریشهای چکمه ایش عاشق خط چشم مادرم شد. به شهر که آمدیم زلزله نیز مثل گاز مثل تلفن خطش را از زیر و روی خانه ی ما عبور داد. عاشق که شدم زدم به خط شاعری و حالا سالهاست خوشنویش خط نستعلیق هستم... دلنوشــــــــته...ادامه مطلب
ما را در سایت دلنوشــــــــته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3delneveshte112 بازدید : 15 تاريخ : يکشنبه 8 اسفند 1395 ساعت: 0:01

خدایا! من دلم قرصه!........کسی غیر از تو با من نیست خیالت از زمین راحت........که حتی روز روشن نیس کسی اینجا نمی بینه........که دنیا زیر چشماته یه عمره یادمون رفته........زمین دار مکافاته فراموشم شده گاهی........که این پایین چه ها کردم که روزی باید از اینجا........بازم پیش تو برگردم خدایا وقت برگشتن........کمی با من مدارا کن شنیدم گرمه آغوشت........اگه میشه منم جا کن دلنوشــــــــته...ادامه مطلب
ما را در سایت دلنوشــــــــته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3delneveshte112 بازدید : 16 تاريخ : يکشنبه 8 اسفند 1395 ساعت: 0:01

آقاجانبا یاد تو نشسته ام، در راهی که عبور کنی، می خواهم در آخرین غروب زندگی برجای پای تو نماز بگذارم؛ای غریبه همیشه آشنای من،مهدی جان!بازگرد دیگر جانی نمانده است.جوانیمان رفت و نیامدی...الوعده الوفا... *اللهم عجل لولیك الفرج وعافیة و النصر* دلنوشــــــــته...ادامه مطلب
ما را در سایت دلنوشــــــــته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3delneveshte112 بازدید : 12 تاريخ : يکشنبه 8 اسفند 1395 ساعت: 0:01

گرچه از دست وپا فتادستم / عهد و پیمان خویش نشکستم *** گرچه عضوی نمانده دربدنم / عضوی از عاشقانتان هستم *** برلبت چون خم می نی است مدام / از شمیم حضورتو مستم *** حسرتی هست دردلم که چرا / به شهیدان نپیو ستم *** خواب دیدم که در رهت آقا / باز سربند یا علی بستم *** با همان شور روزهای نبرد / از سر خاکریز می جستم *** امر کردی به پیش می رفتم / دشمنت را به تیر می بستم *** تاکه برپا بود ولایت عشق / ایچنین روی چرخ بنشستم *** گرچه رنجور وخسته ام اما / تا نفس هست با شما هستم شعری از یک جانباز دلنوشــــــــته...ادامه مطلب
ما را در سایت دلنوشــــــــته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3delneveshte112 بازدید : 10 تاريخ : يکشنبه 8 اسفند 1395 ساعت: 0:01

تمام کودکان شهر من می دانند :

" مستقیم " نه راست است و نه چپ .

الهی ؛ اهدنا ...

دلنوشــــــــته...
ما را در سایت دلنوشــــــــته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3delneveshte112 بازدید : 15 تاريخ : يکشنبه 8 اسفند 1395 ساعت: 0:01

دقیق یادم نیست آخرین بار کی خود را پیدا کردم.... اما خوب یادم هست؛ هر گاه که گم شدم؛ دستم در دست تو نبود ... دلنوشــــــــته...ادامه مطلب
ما را در سایت دلنوشــــــــته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3delneveshte112 بازدید : 14 تاريخ : يکشنبه 8 اسفند 1395 ساعت: 0:01

وقت ورود در حرم تو هوایی اموقت خروج تازه زمین گیر میشوم.. بوی بهشت خدا، بوی حسیناست و بس ... دلنوشــــــــته...ادامه مطلب
ما را در سایت دلنوشــــــــته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3delneveshte112 بازدید : 13 تاريخ : يکشنبه 8 اسفند 1395 ساعت: 0:01

دلم از همه که میگیرد,,,,,, "مُجیر" را باز می کنم "سُبحانَکَ یا اللهُ،تَعالَیتَ یا رَحمنُ، اَجِرنا مِنَ النارِ یا مُجیر" کم کم، معصیت هایم از ذهنم عبور می کند اشک،اشک... دانه های مروارید اشک هایم را به نخ می کشم، وقتی به صد و یکی رسید نخ را گره میزنم، شروع می کنم: استغفرالله ربی و اتوب علیه... اما مگر معصیت های من با یک دور تسبیح پاک می شود؟ تو نگاهم کردی، گناه کردم گفتی توبه کن، نکردم گفته بودی "شما را نیافریدم مگر برای عبادت"، اما من........ اما تو باز هم روزی ام را نبریدی خندیدم و شکر نگفتم سالم بودم و سجده نکردم اما بعد از هر قطره اشک شکایت کردم باز نگاهم کردی و خندیدی ناشکرتر از من نیافریدی، نه؟ "سُبحانَکَ یا سَیِّدی، یا مَولی، اَجِرنا مِنَ النارِ یا مُجیر" ای مولای من معصیت هایم بسیار است. اما تو آن بخشنده ی مهربانی! یا رَفیقَ مَن لا رَفیقَ لهُ یا حَبیبَ مَن لا حبیبَ لَهُ جز خودت چه کسی رفیقم خواهد شد؟ من که جز تو کسی را ندارم! اگر تو هم نبخشی به چه کسی پناه ببرم؟ یا ارحم الراحمین,,,,, دلنوشــــــــته...ادامه مطلب
ما را در سایت دلنوشــــــــته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3delneveshte112 بازدید : 15 تاريخ : يکشنبه 8 اسفند 1395 ساعت: 0:01